نتایج جستجوی عبارت «محمد قاسم میرزاپور دبستان شهید حسن آیت سید عبدالرسول معصومی سید نعیم زاهدی علی عباس‌زاده سید‌جواد معصومی گردان کمیل شلمچه مشکان ۱۳۶۷/۳/۴ ۱۳۷۹/۳/۱۷ لشکر ۳۳ المهدی (عج)» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولی‌عصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها می‌باشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...
پشه های خط خرمشهر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
آقای محمدزاده در مورد ناراحتی بچه‌ها از پشه‌های خط خرمشهر می‌گوید‌: " هوا گرم و منطقه کاملا" باتلاقی و مرطوب بود.‌ گردان کمیل در نخلستانهای حاشیه شرقی اروند مستقر بود‌‌. پشه در این منطقه خیلی زیاد بود و برای جلوگیری از گزیدگی پشه‌ها یک پماد در اختیار بچه‌ها قرار می گرفت، که مشهور به " پماد سنگر " بود. اما پشه‌ها در برابر این پماد هم مقاوم شده بودند و از بوی این پماد بدشان نمی‌آمد. پشه‌ها طوری اذیت می‌کردند...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حسن کیخائی »
نمکی حق‌پیشه از دل‌سوختگانی بود که آتش عشق بر جانش نشسته و در پی معشوق بی‌تاب از همه هستی گذشت. او که در بیست و سوم اردیبهشت ماه سال 1345 در یک خانواده مذهبی و دیندار در روستای قطرویه از توابع شهرستان نی‌ریز پا به عرصه وجود نهاد. دوره دبستان را در مدرسه یزدانی قطرویه شروع و با موفقیت به پایان برد. سپس از ادامه تحصیل منصرف و به کار پرداخت. همزمان با شروع جنگ تحمیلی به عضویت...
به یاد شهید حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبهه‌تا تن را رها‌سازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ای‌دوستان نازنین رهبر ما دوستان‌پیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینی‌می رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشم‌می‌دیدی‌عیان چون‌حسین‌بن علی‌آن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدل‌این راهبر همچوخورشیددرخشان‌گشت‌مارا راهیاب ایکه‌گویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاج‌جوان‌وپیر ماست هرکسی داردتوان‌بایدکه‌بی‌صبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا می‌شد و سر من را اصلاح می کرد‌، خوب بود‌. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح می‌کنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر می‌کرد باعث شد تا قیافه آن...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیل‌الله صفاً کانهم بنیان مرصوص. خداوند کسانی را که در صف جهاد با کافران و دشمنان مانند سد آهنین، همدست و پایدارند، بسیار دوست می‌دارد.۱ با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب. با سلام و درود فراوان بر شهدای اسلام، از انقلاب حضرت محمد (ص) تا انقلاب نایب بر حق امام زمان، پیر جماران، موسی زمان، خمینی بت‌شکن؛ وصیت‌نامه‌ام را شروع می‌کنم. سلام بر همشهریان مبارز و غیور و شهیدپرور. سلام بر...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچه‌ها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنه‌ها می‌گویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسی‌پور2 بلافاصله در جواب ایشان می‌گوید:...
به یاد شهید داوود آذریان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
باز از ره کرب بلا آمد شهید دیگری باز از دیارکربلا خونین پرو بالی رسد شد صحنه ایران‌زمین‌کرب‌و بلای شیعیان جان درپی‌قرآن‌ و سردرپی‌ایمان دهند نعش جوانان میرسد همچون‌گل‌پرپر شده لیکن شهیدان زنده اند فرموده قرآن بود گلگون‌بودرخسارشان‌ازخون‌صاف‌و پاکشان آتش زند صدام را پیچد بهم هردام را راه حسینی رفته‌اند زامرخمینی رفته‌اند پیر جماران را بگو باد صبا از ما سلام از بار ننگ زندگی تن را رهایی داده اند خونجوانان وطن هردشت راگلگون کند تا مهر و...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من می‌پرستم می‌پرستید. اینجانب وصیت می‌کنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز می‌کنند، حس می‌کنم که حتی جسدم از آنان خجالت می‌کشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسین عسکری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين حسين عسکري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه که در راه خدا کشته می شوند مرده اند ، بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند . (سوره آل عمران، آیه 169) یکی از ویژگیهای انقلاب خونبار اسلامی ما نقش حساس و سرنوشت‌ساز شهادت در پیروزی و تداوم آن است و این همان بعدی است که تا کنون برای دشمنان ما مجهول مانده و آنان با جهان بینی...